ویرایش عکس شهریور 99

آیت‌الله جوادی آملی می‌گوید: نماز خواندن و روزه گرفتن و وضو گرفتن و دیگر تکالیف جزو احکام الهی است، هر یک از احکام برای آن است که انسان به اسرار آن‌ها پی ببرد و آزاد شود.
به گزارش راسخون به نقل از فارس، نماز رابطه انسان با خداست و مایه صفای روح و پاکی دل و پیدایش روح تقوا و تربیت انسان و پرهیز از گناهان است. نماز مهم‌ترین عبادات است که طبق روایات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات دیگر نیز قبول خواهد شد، با این وجود در آیات قرآن مجید و روایات اسلامی و وصایا و سفارش‌های پیغمبر اکرم(ص) و ائمه هدی(ع) از مهم‌ترین کارهایی که روی آن تأکید شده همین نماز است و لذا ترک نماز از بزرگ‌ترین گناهان کبیره محسوب می‌شود.
البته برپایی و اقامه نماز دارای اسراری است که مرکز تخصصی نماز در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است به آن پرداخته است:
*نظر آیت‌الله جوادی آملی درباره چرایی صدور احکام الهی
عبادت، هدف آفرینش انسان است[1]، اسراری دارد؛ اسرار عبادت غیر از آداب و احکام آن است. احکام عبادت، همین واجبات و مستحبات و مبطلات و... است که در کتاب‌های فقهی بیان شده است، آداب نماز مانند آهسته دعا کردن با حضور قلب خواندن و...، پاره‌ای از این آداب در کتاب‌های فقهی نیز آمده است و برخی در کتاب‌های اخلاقی، اما اسرار عبادات ارواح و باطن‌های عبادات هستند که با باطن انسان در ارتباط است و انسان با باطن عبادت محشور می‌شود، این گونه بحث‌ها در کتاب‌های عرفانی بیان شده است.
آیت‌الله جوادی آملی می‌فرماید: عبادات ظاهری دارند و باطنی و سری، به ما گفته‌اند که آن اسرار را فرا گیریم و بدان‌ها عمل کنیم، نماز خواندن و روزه گرفتن و وضو گرفتن و دیگر تکالیف جزو احکام الهی است، هر یک از احکام برای آن است که انسان به اسرار آن‌ها پی ببرد و آزاد شود.[2]
*لذت مناجات
نمازگزاری که با خدای خویش به نجوا می‌پردازد، خود را به زیور نماز می‌آراید و با صورت آن شکل می‌گیرد، نماز جز با مناجات با پروردگار و برای مناجات، حقیقتی جز وجه پایدار خدا نیست. لذا معصوم(ع) فرمود: قوام درونی نماز نجواست؛ زیرا «نمازگزار با پروردگارش مناجات می‌کند».[3]
پس برای نمازی که نمازگزار با آن عجین شده سهمی جز مشاهده وجه الله نمی‌ماند؛ وجه‌اللهی که شعاع آن همه حدود داخلی و حواشی خارجی نماز را زیر پوشش گرفته است. چنین نمازگزاری مدعی است که «اِنَّ صَلاَتِی وَ نُسُکِی وَ مَحیایَ وَ مَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ العالمین».[4]
این بنده شایسته جز به «وجه الله» اهتمام نمی‌ورزد، زیرا او روح خداست، چنانچه پیامبر(ص)  فرمودند: «من أصبح من أمّتی و هَمُّه غیر الله، فلیس من الله»[5].
این حدیث دلالت دارد، هر که آهنگ او خدا باشد او از خداست، یعنی از وجه خاص اوست. پس این گفته معیاری دارد که هر سالکی باید خویش را با آن بسنجد تا بر او روشن شود از خداوند «باقی» است تا پایدار بماند یا از غیر او و فانی شدنی است؟
این میزان، همان سخن امام صادق(ع) است که فرمودند: «من أراد أن یعلم ما له عندالله فلینظر مالله عنده»؛ آن کس که می‌خواهد بداند برای او چه چیزی نزد خداوند است، باید بنگرد چه چیزی برای خدا نزد اوست.[6] چرا که دل، آیینه­ حضرت «مقلب القلوب» است، چنان که او نیز آیینه دل، بلکه برای همه کس جز خویش آیینه است، چون تنها با خداست که هر آنچه غیر اوست، کشف و نمودار می­شود.
قلب مؤمن آیینه خداوندی است که دارای اسماء شریفه مؤمن [المؤمن مرآة المؤمن] المؤمن، مهیمن، عزیز است. پس در آیینه دل او هر آنچه در آیینه پروردگارش تجلی یافته، منعکس می­شود و با این مقیاس و میزان پی می­برد که آیا شأن و مقامی دارد و نزد او آبرومند است یا نه؟
آری! دل مؤمن آیینه صدق و راستی است. سالک با این آیینه صفات خداوند را که نزد اوست می­بیند و صفات خود را نیز که نزد خداست می­نگرد. اینجاست که عشق به نماز و گفتگو با حضرت معبود، معیار سنجش قدر آدمی نزد خدا قرار می­گیرد که آگاهی از اسرار این عبادت که راز خلقت انسان بدان بستگی دارد، بلکه سر اعلای آن برابر با انسان کامل هست، برانگیزاننده و یاری رسان خوبی در این مسیر خواهد بود.
*پی‌نوشت‌ها:
[1]. قوله تعالى: ( وما خلقت الجن والإنس إلا لیعبدون (ذاریات 56)
[2]. برای اطلاع بیشتر، نک: اسرار عبادت، آیت‌الله جوادی آملی.
[3]. بحار الانوار71/215.
[4]. انعام، 162.
[5]. محاسن برقی،1/324.
[6]. محاسن برقی، 1/324.
/7432/